خلاصه داستان: از ترکیب خون انسان و روح، دختری هشتساله به نام اِلن به دنیا اومده که قدرت کنترل عناصر رو داره — اما نه عناصر معمولی مثل آتش، آب، باد و خاک، بلکه عناصر جدول تناوبی!
از اون گذشته، الن به خاطر اینکه در زندگی قبلیاش یه دانشمند بوده، دانش علمی فوقالعادهای هم داره و میتونه محیط اطرافش رو با علم و جادو تغییر بده.
در طول جنگ با پادشاهی همسایه، روول وانکریف، قهرمان پادشاهی تنبال و پسر ارشد خاندان وانکریف (و البته پدر الن)، در نبرد بهشدت زخمی میشه.
اما روحی قدرتمند به نام لیدی اوریجین که در کنار او میجنگید، با بردنش به قلمرو ارواح، جانش رو نجات میده. لیدی اوریجین که ملکهی سرزمین ارواحه، بعدها مادر الن میشه — و نتیجهی این عشق، دختریه که ظاهرش معصومه ولی قدرتش مرز نمیشناسه.
انیمهی «پدرم یه قهرمانه، مادرم یه روحه، و منم یه تناسخیافتهام» داستان یه خانوادهی سهنفرهست که هرکدوم ویژگی خاص خودشونو دارن.
با این حال، حتی زندگی این خانوادهی شاد هم خالی از دردسر نیست. الن و پدر و مادرش مجبور میشن دوباره با خاندان وانکریف ارتباط برقرار کنن تا از آبروی خانواده دفاع کنن — در حالی که باید وجود اسرارآمیز و خطرناک الن رو از دید مردم پنهون نگه دارن تا آرامششون از بین نره.
خلاصه داستان: کائید ، یک دختر دبیرستانی معمولی ، ناگهان در یک کوچه ناآشنا از خواب بیدار می شود - فقط برای فهمیدن او به دنیای مرموز که ساکن جانوران ، الف ها و اژدها است منتقل شده است. در میان وسایل او ، او یک کتاب عجیب و غریب را که قبلاً در آنجا نبود ، کشف می کند. در کمال تعجب او ، به او این امکان را می دهد تا با شعار دادن کلمه "ایجاد" به سادگی معجون ایجاد کند. با تکیه بر این معجون ها برای زنده ماندن ، Kaede در حالی که به امید بازگشت یک روز به ژاپن می رود ، به چالش های این دنیای خیالی می پردازد. سفر او از مبارزات و کشف در این قلمرو دنیای دیگر تازه آغاز شده است ...
(منبع: سایت رسمی ، ترجمه شده)
خلاصه داستان: یووکن "یو" Enma یک دانش آموز متوسط دبیرستانی ژاپنی است که برای مسابقات آینده Kendo آماده می شود. با این حال ، شب قبل از رقابت ، یک کالسکه سیاه به او سقوط می کند. هنگامی که او دوباره آگاهی را به دست می آورد ، یوو خود را در کالج شبانه راون می یابد - یک مؤسسه برتر دانشگاهی در دنیای جادویی سرزمین عجایب پیچ خورده. فقط تعداد معدودی از انتخاب های جادویی استثنایی در مدرسه پذیرفته می شوند ، بنابراین این یک رمز و راز است که چگونه یک انسان بدون توانایی جادویی در اینجا به پایان رسید.
اگرچه یوو آرزو دارد به خانه برگردد ، اما ساده تر از آن است که گفته شود. در حالی که سرپرست مدرسه در جستجوی راهی برای بازگشت او است ، یوو به کار دستی در اطراف محوطه دانشگاه اختصاص می یابد. اما به دلیل هرج و مرج در مراسم ورودی مدرسه پس از ورود وی ، یوو هدفی دارد که روی پشت خود نقاشی شده است تا آنجا که به ریدل رز هارتس ، رهبر خوابگاه Heartslabyul.
یوو با او ملاقات می کند و دوست می شود. با این حال ، به زودی ، ACE و Deuce Land در شرایطی که منجر به اخراج آنها می شود. در حالی که این زوج به دنبال بازخرید خود هستند ، یوو آنها را در مأموریت خطرناک خود برای تثبیت املاک مدرسه همراهی می کند. با این حال ، بخشش به راحتی از "ستمگر زرشکی" مسئول Heartslabyul ، که ممکن است انگیزه ای در پشت سخت بودن وی داشته باشد ، به دست نمی آید.
[نوشته شده توسط Mal Rewrite]
خلاصه داستان: کونوها ساتو یه گذشتهی تاریک داره — چون سالهای نوجوانیشو صرف نوشتن فیکهای فانتزی و عاشقانهای کرده بود که فقط خودش ازشون خوشش میاومد... همونا که اسمشونو گذاشته بود «تاریخ تاریک».
اما حالا، وقتی خودش تبدیل شده به شرورترین شخصیت همون داستان، یادآوری جزئیات این شاهکار دوران شرمش، مسئلهی مرگ و زندگیه!
کونوها تونسته چند تا از «پرچمهای مرگ» رو دور بزنه، ولی وقتی یه غریبهی مرموز از پادشاهی لیلی برمیگرده — شخصیتی که اصلاً یادش نمیاد نوشته باشه — اوضاع حسابی پیچیده میشه.
یومی ادعا میکنه که متحدشه، اما آیا میشه به کسی اعتماد کرد که حتی توی نسخهی اصلی داستان وجود نداشته؟