خلاصه داستان: در سال 1931 پاریس، یتیمی که در دیوارهای یک ایستگاه قطار زندگی میکند، درگیر معمایی میشود که پدر مرحومش و یک ماشین خودکار درگیر آن هستند.
خلاصه داستان: به دنبال ماجراجویی وحشی سینکو در فلونیارد - دنیایی جایگزین که ساکنانش شبیه انسان هستند اما با گوش های حیوانات - او یک بار دیگر احضار می شود. با این حال، این بار او به دوست دوران کودکی ربکا ملحق می شود و...
خلاصه داستان: ژاپن در دوران سنگوکو گرفتار یک مبارزه پر فراز و نشیب برای تسلط و انسجام بود که باعث درگیری و هرج و مرج همیشگی شد. در میان بسیاری از دایمیوهای رقیب، نوبوناگا اودا، که به عنوان "شاه دیو اواری" نیز شناخته می شود، به عنوان قدرتمندترین رهبر به شهرت رسید. جاه طلبی های او برای ایجاد یک حکومت مرکزی سرکوبگر جایی برای مخالفت باقی نگذاشت. فقط دو جنگجو جرأت داشتند از قدرت اودا سرپیچی کنند: ماسامونه دیت، "اژدهای یک چشم اوشو" و یوکیمورا سانادا، یکی از اعضای مشهور اما سرسخت قبیله تاکدا. اگرچه ماسامونه و یوکیمورا هر دو در هدف خنثی کردن تلاش اودا برای اتحاد مشترک بودند، آنها دیدگاه های رقابتی داشتند که به زودی باعث ایجاد یک رقابت تلخ شد. علیرغم مهارت یکسان آنها در نبرد، خصومت بر احترام سایه افکند و توانایی آنها را برای متحد شدن در برابر پادشاه شیطان Owari مهار کرد. هنگامی که نیروهای اودا به قلمروهای مربوطه خود تجاوز کردند، ماسامونه و یوکیمورا چاره ای جز کنار گذاشتن اختلافات خود و مقابله با تهدید قریب الوقوع نداشتند. آنها یاد گرفتند که با هم همکاری کنند و آشتی کنند، بر دشمنی دیرینه خود فائق آمدند و در نهایت فرصتی برای شکست دادن مهاجم در حال ظهور داشتند.